رونیارونیا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

برای موش موشکم

جریان گوش قسمت پایانی

1393/8/7 12:49
170 بازدید
اشتراک گذاری

اما جریان گوش و سوراخ کردنش به کجا ها که نکشید  روز جمعه تصمیم گرفتیم گوشواره ها رو در بیاریم و طلاهای خودت رو بپوشیم نمیدونی به چه مکافاتی در آوردیم بابا دست ها و سرت رو چسبید ومن هم با هزار بسم االله در آوردم بماند که چقدر گریه کردی

اما درآوردن همانا و اجازه ندادن برا پوشیدن گوشواره های خودت همانا.....

دیگه انقدر گریه کرده بودی که من وبابا تصمیم گرفتیم عطای سوراخ کردن گوش رو به لقاش ببخشیم تنها چیزی که این وسط موند اون گریه های مظلومانت بود که کلی دلمون رو کباب کرد

الان چند روزی گذشته و کم کم داره سوراخاش بسته میشه ولی همچنان اجازه نمی دی دست به گوشات بزنیم

البته دلیل محکمی که تونست قانعم کنه که این اذیت ها رو بی سرانجام کنم این بود که سوراخ های گوشت جای خوبی نبود و اینقدر پایین بود که ممکن بود با پوشیدن گوشواره سوراخ بشه البته تقصیر خودت بود که سرت رو تکون داده بودی

دیروز هم به دلیلی که توپست بعدی میگم رفتم بودیم دکتر تا دکتر گوشت رو معاینه کرد شروع کردی به گریه و دیگه آروم نمیشدی

شاید فکر کردی باز سوراخ کردنی در میونه ولی این رو بدون دیگه تا خودت نخای و با پای خودت نری من دیگه  گوش سوراخ کن نیستم

از اولش هم من راضی به این کار نبودم

خدایا شکرت که هستی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)