رونیارونیا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

برای موش موشکم

اولین عروسی رفتن موش موشی

1392/12/22 12:29
339 بازدید
اشتراک گذاری

٢١ اسفند بنا به تقویم سایت 1 سال و هفت ماه و27 روز

اولین عروسی بود که دخترم رفت البته عروسی های دیگه ایی هم شاهرود دعوت بودیم عروسی اقوام نزدیک هم بود که به دلیل دوری راه و مسافت 1500 کیلومتری نشد که بریم این شد که دیشب عروسی دوست بابایی شد اولین عروسی که طلا خانوم تشریف می برن

توی راه خانوم مثل همیشه خوابیدن وقتی رسیدیم بیدارت کردم چون از صبح بهت می گفتم میخایم بریم عروسی نانای کنی این بود که وقتی بیدار شدی تا بهت گفتم رونیا عروسی و عمه شیرین سریع بیدار شدی و اصلا بد اخلاقی نکردی

فقط تا یک ساعت اول تو شوک بودی که اینجا کجاست چرا همه می رقصن کلی هم نی نی دیدی اونجا

اما قسمت جالبش بعد این یک ساعت بودی که دیگه می رقصیدی با بچه ها بازی میکردی و مهم تر از همه دست منو می کشیدی که بریم پیش عروس و داماد (چون اونجا کلی پله داشت تو هم که عاشق پله)فقط اگه روزی بفهمی که خونه ما طبقه 5 هست دیگه بیچاره ایم رسما

خلاصه که خیلی خوب بود خوش گذشت شما هم گل بودی مثل همیشه

ان شاالله مامان روزهای زندگیت پر باشه از این روزهای خوب

همراه ما باشید با چند عکس

مامانی سروش و رونیا

بابا احسان و دخترشچشمک

عمو ایمان و رونیا

رونیا و دوستان

این پسر کوچولو هم کلی از دخترمون خوشش اومده بود و یک لحظه ولش نمی کرد

فابل توجه بابا احسان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

سنا
22 اسفند 92 13:42
ایشاالله همیشه شاد باشین
مامان موش موشک
پاسخ
مرسی گلم
مامان آروین-مریم
27 اسفند 92 15:47
آتش روشن کردم و عهد کردم تا خاموش شدنش دعایت کنم میدانم به آنچه میخواهی میرسی ، چرا که من هر بار یک هیزم اضافه میکنم ! چهارشنبه سوریت مبارک
مامان موش موشک
پاسخ
مرسی مریم جون عزیز