دخترم بزرگ شده
سلام وصد تا سلامی بهاری
اینقدر کامپوترمون داغون شده که حد نداره پراز ویروسه راست می گن کوزه گر از کوزه شکسته آب می خوره شوهر آدم کامپیوتر خونده باشه کامپیوتر درس بده اونوقت اوضاع ما این باشه به هر روی......
اینجا فقط مال دخترمه جای گله هم نیست
دیروز رفته بودیم بیرون بهت گفتم رونیا مامان جای تو عقبه باید بری عقب بشینی تو هم از خدا خواسته رفتی عقب خیلی خوشت اومده بود دیگه حاضر نبودی بیای جلوی وای که چقدر هم ناز شده بودی بین دوتا صندلی نشسته بودی حیف که دوربین نبرده بودم
بعد رفتیم برای دخترم اسباب بازی فکری بخریم اون چیزایی که مد نظرم بود رو پیدا نکردیم ولی یکی برات خریدم
اونجا تازه دوچرخه دیده بودی وسوار شدی حالا دیگه پایین نمیومدی خیلی خوشت اومده بود ما هم تصمیم گرفتیم برای تولدت که حدود 2 ماه دیگه هست بخریم برات
این روزا خیلی کارا یاد گرفتی مثلا جای تمام وسایل تو کابینت رو می دونی چرخ گوشت سینی کاسه نخود لوبیا و.....
دو سه روز پیش با بابا نشسته بودیم من یه لباس جدید پوشیده بودم دست می زدی بهش و می گفتی به به
منم بهت گفتم لباس تو هم به به هست به لباست اشاره می کردی و می گفتی به به
بابا بهت گفت لباس منم به به هست؟ تو هم نه گذاشتی نه برداشتی بهش گفتی نه
دورت بگردم که می دونی زیر پوش قشنگ نیست خوب فدای اون سلیقت
دیگه اینکه همه ی کارات رو باید بابا انجام بده بهت چای بده بخوری بهت آب بده تابت بده دیروز داشتم تابت می دادم گفتی برو کنار و اشاره کردی که بابا تابم بده
می خاستم چند روز پیش ببرمت استخر اصرار بابا بود هر چند خودم می ترسیدم با خانم فدایی و شیده رفتیم که متاسفانه رات ندادن و گفتن خیلی موچولویی ای من فدای این موچولو
خدایا خودت مواظب موچولومون باش