آماده کردن اتاق دخترم
سلام عزیز دلم
مامانی داریم برات اتاقت رو درست میکنیم بالاخره تخت وکمدت هم رسید ولی تا اماده شدن کامل اتاق عکساشو نمیزارم
عزیزکم خاله هات خیلی برات زحمت کشیدن هم یرای شما هم برای من همین طور عمو ایمان که با بابایی بیچاره شدن تا تخت و کمدت رو آوردن بالا اونم ٥ طبقه دست همگیشون درد نکنه امیدوارم که روزی با هم بتونیم زحماتشون رو جبران کنیم
خاله نسترن هم حدود یک ماه ونیم پیش ما بود و امروز دیگه رفت و باز مامانی تنها شد کلی برای اتاقت زحمت کشید و چیزای قشنگ درست کرد و ایده های قشنگ داد فقط از این خوشحالم که اینجا بود خبر خوبی شنیدیم و اونم قبولیش تو آزمون وکالت بود همونی که ازت خواسته بودم براش دعا کنی که مطمئن هستم این کار رو کردی پس بازم ازت میخام دعامون کنی فرشته من
اما از دوران حاملگی بگم امروز دوباره ازمایش داشتم اونم تست قند ٣ ساعته خیلی بد بود مامانی برات ٤ بار خون داد تا ساعت ١٢ هم معطل شدیم و سریع اومدیم خونه چون خاله نسترن ساعت ٢ بلیط داشت شنبه ٣٠ اردیبهشت هم نوبت دکتر دارم عزیز دل مامان فرشته کوچولوی من دیگه کم کم داریم وارد هفت ماهگی میشیم هفت ماه از با هم بودن گذشت و دیگه افتادیم تو سراشیبی
ان شاالله که بقیه اش هم به خوبی بگذره و سالم بیای تو بغل مامانت قربون دختر ندیدم بشم فعلا خداحافظ بوس.......