رونیارونیا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

برای موش موشکم

رونیا ایستادن را تمرین می کند

دختر گلم عزیزکم خیلی دوست داری وایستی و راه بری امروز 2 خرداد 92 جیگر مامان در سن 10 ماه و 7 روزگی همزمان با روز پدر کنار پشتی تنهایی وایستاد و کلی مامان و بابا رو ذوق مرگ کرد دیگه فکر کنم به زودی زود راه میوفتی جیگر طلا فدای اون پاهای سیندرلاییت اخه با اون پاهای کوچولو چطوری میخای راه بری اینم عکسای رونیا       ...
2 خرداد 1392

بهترین روز زندگی

سلام نازگلم امروز بهترین روز عمرم بود خیلی خیلی خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خوشحالم دخترم دعا می کنم همیشه سلامت وشاد باشی خدایا بینهایت ممنونم امروز نعمت را بر من و خانواده ام تمام کردی چطور میتونم شکر این نعمتت را به جا بیارم خودت راه شکرگزاری این نعمتت رو بهم نشون بده من که زبانم از شکرت قاصره فقط میتونم بگم شکرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررت 
30 ارديبهشت 1392

ده ماهگی رونیا

عشق همیشگیم سلام دردونه خوبی گل دخترم ان شاالله همیشه سلامت و شاد باشی و لبت همیشه خندان به قول مامانی گل خندون باشی همیشه اول از همه ورودت رو به ماه ١١ زندگیت تبریک میگم و برات بهترییییییییییییییییییییییین و قشنگ تریییییییییییییین ارزوها رو دارم زیبای من امروز ٢٦ اردیبهشت ٩٢ الان دختر من کنارم نشستی و بازی میکنی تا ساعت ١.٣٠ خواب بودی و الان که ساعت ٣ ظهر هست دیگه خوابت نمی بره و من باید باهات بازی کنم تا خسته بشی و بخوابی بابایی هم الان خوابه   کارهایی که دراین سن انجام میدی   روی پاهات با کمک وایمیستی و کم کم داری راه رفتن رو تمرین میکنی اه اه می گی و صداهایی از خودت درمیاری و گاهی بلند داد و بیداد می کنی و ال...
26 ارديبهشت 1392

اولین سفر زیارتی

رونیا جونی داریم امروز 9 اردیبهشت 92 ساعت 6 عصر با قطار میریم قم همیشه به زیارت دخترم امیدوارم سفرهای زیارتی زیادی رو خدا قسمتت کنه ان شاالله دعای همه مستجاب بشه خدا ما رو هم حاجت روا کنه نایب الزیاره همه دوستای گلم هستم فعلا
9 ارديبهشت 1392

پایان نه ماهگی و آغاز ده ماهگی

سلام عروسک نازم خوبی قشنگم فردا 25 فروردین دخترم نه ماهه میشه و کم کم به یک سالگی نزدیک یعنی دختر من نه ماه اومده پیش مامان و باباش من که باورم نمیشه رونیا جون برات بهترین و قشنگترین آرزوها رو دارم و امیدوارم پله های ترقی رو یکی پس از دیگری با شادی و سلامتی طی کنی و من وبابایی شاهدش باشم ....به امیدآن روز..............     مامانی(مامان بابا) فردا داره میره مکه امیدوارم سفر خوب و پربرکتی داشته باشه یکی از لباسای تو رو هم برا تبرک کردن همراش داره میبره   دیگه خبر خاصی نیست مامانی در پناه خدا   چند تا عکس از دختر ملوسم همراهمون باشید لطفا             ...
24 فروردين 1392

رونیا و پروژه ماست خوردن

دختر ناز من ماست دوست نداره اخه چرا مامانی همه نی نی ها خیلی ماست دوست دارن به هر ترفندی بهت میدم نمی خوری تنها با نعنا با سوپ خلاصه وقتی بهت ماست میدم دهن کوچولوت رو باز نگه میداری و نمیبندی تا وقتی که با دستمال تمام ماست ها از تو دهنت پاک کنم میگی نه اینم عکسش خودت ببین         ...
21 فروردين 1392

نیش زدن دندونای سوم و چهارم و پنجم

رونیا جونم مامانی چرا همه با هم اخه اینجوری که خیلی سخته ف دات شم   دخترکم دو تا دندون پیش بالا به اضافه نیش بالا و پایینش داره با هم در میاد میدونم اونقدر درد داره که همش دندوناش رو به هم فشار میده مامانی فدات شه گلم که باید اینقدر درد بکشی نمیدونم اسهال و استفراغت توی عیدت هم به خاطر دندونات بود یا یک ویروس بود به هر حال به خیر گذشت اگه دختری این جوری پیش بری تا یکی دو ماه دیگه همه دندونات در اومدن به سلامتی ان شاالله..... راستی جیگر مامان داره کم کم سینه خیز رو یاد میگیره از رو بالشت غلت میزنه و سعی میکنه به جلو بره دیگه الان که میگن باید هاون رو هم آویزون کرد خدا به داد مامانت برسه شیطون  بلا ...
15 فروردين 1392

عید 92

اول سلام به تموم دوستای گلم و مامانای عزیز و نی نی های گلشون امیدوارم که تعطیلات به همتون خوش گذشته باشه و سال خوبی رو شروع کرده باشین سال نو همگی مبارک براتون سالی پر ازشادی ،موفقیت و اول از همه سلامتی رو ارزومندم   جوجه کوچولوی من سلام                                                               دخترم سال ٩٢ هم از راه رسی...
15 فروردين 1392