رونیارونیا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

برای موش موشکم

این روزهای طوطی خونمون

1393/9/5 22:24
538 بازدید
اشتراک گذاری

سلام زیباروی من

این روزها طوطی خونمون شدی البته این اسم رو خودت رو خودت گذاشتی تا بهت میگیم طوطی کیه میگی من

طوطی کی هستی ؟؟؟بابا دی

بابا رو که داشتین  طبق معمول مامان هم که کشک حالا نمی دونم منظورت از بابادی باباجونه ، بابایی هر چی که هست یک بابادی میگی صدتا بابادی از اون لبای نازت میریزه بیرون

البته مامانی هم زیاد میگه جیگرم حیف که الان خوابی وگرنه یک بوس آبدار ازت میکردم چقدر هوس کردم

خلاصه که این دردونه ما یک بابایی شده که نگو و نپرس تازگی ها میگه بابا بیاد پی پی هامو بشوره خخخخخخ

این هم از محاسن بابا دی بودنه دیگهخندونک

اما از کارای فوق العاده این دخمری بازی کردن و شماره گرفتن و زنگ زدن به خاله هاست تا به دوستان و همکاران بابادی

جالب اینجاست که سریغ بابا رو خبر دار میکنه و در میره بلا

این روزا دخترکم  وقتی میره بیرون باید مین مین < اسم عروسکش که مینا هست و اون این جوری صداش میکنه>

رو هم باخودش ببره

و اما عکاس باشی خونه ما داشته باشین چطوری دوربین رو برگردونده و از خودش عکس گرفته

 این یکی رو خداییش ببینید زاویه رو داشته باشین بالاخره موفق شد چشماش هم تو کادر باشن

جدیدا هم هر کی زنگ میزنه زود میری ایفون رو میزنی و گوش میدی البته اون وسطا شروع به صحبت هم  میکنه دردونه

راستی یک چیز که خیلی برا من و بابا احسان جذابه اینه که هرچی تو خونه نداریم رو به شما میگیم وقتی رفتیم بیرون سریع بهمون یادآوری میکنی مخصوصا اگه اون چیز شیر یا پوشک باشه یک جورایی دفتر یادداشتمونی عزیزممممممممممممم

چند روزیه که وقتی با خاله اینا چت میکنیم تا بهت میگن دلت برا کی تنگ شده سریع میگی <گو گو> منظورت بابایی هست برا بقیه هم تنگ نمیشه فقط برا بابایی نمیدونم چه جوری این حس قشنگ رو پیدا کردی از کجا میفهمی دلتنگی چیه فدای اون دل کوچیکت

دیشب هم بابا احسان میخاست بره ماموریت یزد حرف از قطار شد شما هم رفتی سریع کیفت رو اوردی و خوشحال که میخای بری پیش ن َ نَ منظورت خاله نسترن بود اخه تو جوجه 2 سال و چهار ماهه من از کجا می دونی که خاله ها دورن و باید با قطار بریم پیششونتعجب خدایا عظمتت رو شکر

 

پسندها (2)

نظرات (2)

مامان کلاغی
9 آذر 93 19:13
ماشالا ماشالا خدا حفظش کنه چه دختر با نمکی ممنونم از تبریکت عزیزم. لطف کردی
مامان موش موشک
پاسخ
ممنون از شما ان شاالله بیای و از شیرین کاریهای کوچولوت برامون بنویسی
سحر
9 دی 93 10:22