رونیارونیا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

برای موش موشکم

رونیا نشستن را آموخت

1391/12/19 10:31
347 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گل من میشینه اره عزیزکم از سه شنبه ١٥ اسفند ٩١ در سن ٧ ماه و ٢٠ روزگی برای چند دقیقه میشینه و مدت این نشستنش روز به روز زیاد میشیه خدایا هزاران هزار بارررررررررررررررررررررررررررر شکرت

دیروز مامانی نشستی و کارتون حسنی رو دیدی خیلی این کارتون رو دوست داری و تا میگم حسنی به لپ تاپ نگاه میکنی یک کار ناز دیگه هم که عمه شیرین بهت یاد داده اینه که تا بهت میگن رونیا بوس بده دستت رو دراز میکنی تا بوس کنن قربون دختر از خود راضیم بشم تازه پاهات رو هم که بوس میکنیم کلی کیف میکنی ناقلا

وقتی هم میشینی پاهای کوچولوت رو میگیری این کار رو هم مامانی بهت یاد داده

اینم عکساش

       

رونیا جونی در حال دیدن انیمیشن حسنی

مامان صداش میزنه و رونیا برمیگرده

 

چند روز پیش از طرف بیمه برامون کلاس گذاشته بودن مجبور شدم یک هفته ای صبح ها تنهات بزارم وقتی میومدم بغض میکردی و می زدی زیر گریه حالا گریه نکن کی گریه کن بعدش هم شروع می کردی یه شیر خوردن مگه دیگه ول میکردی الهی بمیرم برات که اینقدر مامانی شدی از اون روز دیگه نمی تونم یک لحظه از جلوی چشات دور شدم حتی بغل بابایی هم اروم نمیشی و میخای همش بغل مامانت باشی قربون گل دخترم بشم چشم عزیزکم دیگه یک لحظه هم ازت جدا نمیشم

دختر عزیزم هزاران هزار بار شاکر خدا هستم که فرشته ایی کوچولو مثل تو رو به ما داده رونیا جیگرم با تو من به قدرت بی پایان و بی نظیر خدا پی بردم از تو هم متشکرم به خاطر این لطفتت

در پناه او سالم و شاد باشی گل من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان ساینا
22 اسفند 91 13:06
الهی فدای اون دست و پای کوچولوت شم خاله جونی نشستنت مبارک قربون اون چشمای خوشکلت بره خاله
مامان ساینا
22 اسفند 91 13:08
مامانی ساینا هم خیلی به من وابسته بود تا 2هفته پیش اما چون خیلی سختم شده بود کاری کردم که پدری بشه خلاصه از من به تو نصیحت زودتر دست به کار شو تازه به مادر بزرگاشم خیلیوابستش کردم این دیگه واقعا لازمه دوستتون دارم