مسافرت تابستان
رونیا دخترم دو هفته ایی میشه که اومدیم شاهرود با بابایی و مامانی و عمه شیرین روز قبل از عید فطر بود که حرکت کردیم البته الان اونا برگشتن و من و دخترم شاهرود موندیم تا آخر هفته هستیم و ان شاالله برمی گردیم البته شاید 5 شنبه و جمعه با خاله ها و بابایی و مامانی بریم ابشار شیر آباد میگن خیلی قشنگه تا ببینیم خدا چی میخاد الان ساعت 3 بعدازظهر 29 مرداده 27 مرداد هم تولد بابایی بود که پیشش نبودیم راستی خیلی جیگر شدی دیگه شدی طوطی با یک بار انجام دادن هر کاری اون رو تقلید میکنی دست دستی کردن رو هم یاد گرفتی و خیلی کارای قشنگ دیگه
قربونت برم دختر قشنگم خیلی خیلی دوست دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی