دخترک مهرررررررربون من اینکه میگم مهربون به خاطر عاطفه مادریم نیست این رو همه میگن وفتی تو مهمونی را به را دست من و بابادی رو بوس میکنی... وقتی بابادی تهران هست و تو نمیزاری کسی تربچه بخوره و همه رونگه میداری و میگی برا بابادیه ... نمیدونم از کجا فهمیدی بابا دی تربچه خیلی دوست داره ای دختر بابا وقتی روزی چند بار به خاله هاو عمه و بابا زنگ میزنی تا صداشون رو بشنو ی ..... خلاصه خیلی دلیل دارمم برای مهربونی های بی حد و مرزت چپ میری راست میری چنان بوس میکنی منو بابا رو که مخصوصا بابا که فکر کنم همسایه پایینی صداش رو می شنوی اره دلبندم این کارا از کودکی به سن تو بعیده که اینقدر با احساس باشه اما دخترم یادت باشه مهربونی زیاد هم گاهی...